شهادت امام حسن عسکری

شهادت امام حسن عسکری


سلام یاران همراه ؛ نپرسیده می دانم هنگام خواندن این نوشته چه حال دارید.
حتی می توانم ، حال و هوای دل های پاکتان را بعد از دیدن درخشان ترین کلمه در عنوان مقاله،تصور کنم،که غبار دلتنگی به طور ملموسی روی قلبتان سنگینی می کند.
من هم همین حس را دارم؛ اصلا مگر می شود عاشق قائم آل محمد بود و دل تنگش نشد؟
مگر می شود کسی این خاندان را بشناسد و دلداده بقیه الله نباشد؟
مگر می شود شیعه باشی و حسین (ع) یا حتی گوشه ای از بیرق او را دیده باشی ولی منتظر منتقم خونش نباشی ؟
 نه! این مرام دلدادگی نیست
و در مرام ایرانیان نیست که دلداده ی اهل بیت نباشند.
 بگذارید برویم به کمی قبل تر؛ آن زمان که نبودیم،و هنوز غم هجران آغاز نشده بود.
یکی از روز های عادی ماه شعبان به نظر می رسید، اما کمتر کسی خبر از مژده ای که شب پیش ماهتاب با پرتوان نقره ای آن را جاری کرده بود داشت؛
مولودی فرخنده در پانزدهم شعبان چشم به جهان گشوده و چشم زمین آسمان را منور کرده بود.
خورشید بی دریغ تابناک شد و ماه آن شب چو جایگزین خود را در چهره نوزاد دید سر بر تاق آسمان نکشید.
از این خبر خوش کسی جز یاران خاص امام حسن عسکری خبر نداشت؛
لیک چندی بعد این شیرین کامی چونان زهر بر کام همه ی مسلمین تلخ شد.
روز هشتم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری،روزی بود بس درد آلود!!
خبر شهادت امام عسکری(ع) در عنفوان جوانی روشنایی روز را بر سر مسلمانان به ظلمت بدل کرد.
و آخرین دیدار.(آغاز درد دوری)آخرین دیدار عمومی حضرت با شیعیان ؛ در روز تشیع پیکر پدر بزرگوارشان بود.که بر پیکر آن بزرگ یاور  نماز خواندند
و سپس غیبت صغری و مدتی بعد غیبت کبرا واقع شد.
پردیس پرآور
منابع :نوشته های محمد حسین قاسمی،
زندگانی چهارده معصوم اثر یوسف احمدی
شهادت امام حسن عسکری

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *