به موضوع انشا نگاه می کنم «چه چیزی را بیشتر از همه خوشبختی میدانید؟»
سوال غیر منتظره است… بخواهم با خودم صادق باشم تاکنون یک چیز را خوب فهمیدم تعریف انسان ها و حتی یک انسان در دورههای مختلف زندگی از خوشبختی متفاوت است .
برمیگردم به روزهای کودکی مان نگاهی می اندازم آن روزها یک خوراکی کوچک یا یک اسباب بازی هر چقدر هم ناچیز خوشحالمان میکرد.
چند سال بعد قند در دلم آب می شد اگر برایمان یک تولد با یکی از آن کیک های چند طبقه می گرفتند و این را بزرگترین خوشبختی می دانستیم اگر لباس های پرنسسی برای مان میدوختند.
وقتی بزرگتر شدیم تشویق شدن از سوی معلم خانواده و اطرافیان برای من یک خوشبختی و موفقیت بزرگ بود و حالا آری حال که پای از سرزمین کودکی فرا نهادیم و کم کم در روزمرگی ها و خستگی های دنیایی که زمانی مال من بود غرق می شویم مرزهای تعریف خوشبختی برایمان جا به جا شده.
برای مثال گرفتن یک نمره عالی رسیدن به بهترین نمره پایان سال یا کمی دورتر رسیدن به شغل مدرک و آینده دلخواه انتهای نیکبختی ست.
یا رسیدن به ساحل یک آخر هفته آرام در میان دریای مواج روزهای پرتلاطم هفته…
و باز این کلمه جمعه ها را به یادم می اندازد.
پیدایش کردم تعریف واقعی خوشبختی؛ بی اغراق بگویم رسیدن به همه اینها مرا خوشحال میکند اما…
بزرگترین خوشحالی من وابسته به یک آرزوست؛
که هر لحظه با وزش هر نسیم و دیدن هر قاصدک آن را از گوشه قلبم بیرون می کشم در گوش قاصدک می خوانم و گوشه ی گیسوان نسیم فوت می کنم.
خدای من آفریدگار زمین و افلاک خوشحالی مردم را دوست دارم، فقدان ظلم را، هوای مطبوع جمعه ها را بدون حس کمبود و هزاران چیز دیگر که خودت میدانی همه اینها در کنار هم با آمدن او محقق میشود.
خوشحالی حقیقی دیدن لحظه ظهور است،پیوستن به یارانت و قدم گذاشتن زیر پرچمت.
آقای من میدانم که تو مدرک تحصیلی و نمره عالی نمی خواهی تایید مردم را نمی خواهی تو مدرک انسانیت و نمره بیست خدا را خواهانی و من مُهر تایید تو و خدا را پای برگه آزمون زندگی. اما من شاید با تک ماده پذیرش تو مدرکم را بگیرم
پس…
بیا…بپذیر…و… بمان
که اگر بیایی می دانم که :
آنچه از روایات صحیح بر می آید آن است که در زمان ظهور تو
🌌تمام بدی ها از بین می رود و مردم از روی اخلاص بندگی خدای متعال را میکنند و هیچ چیز را با او شریک قرار نمی دهند.
🌌 حرص و طمع ریشه کَن می شود.
🌌عقل ها کامل می شود.
🌌 باران زمین را سیراب می کند.
🌌 تمام جهان تحت یک حکومت و قانون واحد اداره می شود .
و قطعا حال جهانمان بهتر می شود.
مه مبارک در ابر آرمیده بیا
امید آخر دلهای داغدیده بیا
قسم به مهر رخت کشته تیرگی ما را
بیا تو ای شب اندوه را سپیده بیا
نویسنده:پردیس پرآور
بدون دیدگاه