ضحاک بن عبدالله مشرقی که از یاران امام حسین علیه السلام بود و در واقعه عاشورا حضور داشت.
با امام همراه بودند ولی در نهایت و در پایان کار، ایشان را رها کردند.
امام علیه السلام از او درخواست همراهی کرد.
وی درخواست امام را به صورت مشروط پذیرفت و گفت من فردی عیال بارم و به مردم مقروض هستم.
تا زمانی از شما دفاع میکنم که دفاع من به حال شما مفید باشد.
در غیر این صورت مخیر هستم.
امام شرط وی را پذیرفت
ضخاک در صبح روز عاشورا شرکت کرد و شجاعت های بسیاری از خود نشان داد. و نماز ظهر به همراه امام به جا آورد.
اما وقتی امام تنها ماندند و یاوری نداشتند ضحاک نزد امام آمد و شرط خود را یاداور شد.
امام نیز بیعت خود را برداشت
او با وجود آنکه تنهایی امام را میدید با اسب خود که در یکی از خیمه ها پنهان کرده بود فرار کرد .
 به بهانه مقروض بودن){kind=link}
بدون دیدگاه